عده ای دامنه و محدوده ی خیرخواهی و مصلحت اندیشیشان به راهنمایی و مشاوره خلاصه می شود و عده ای دیگر نیز برای مصلحت و خیرخواهی مسلمین و هم کیشانشان تا پای اعطای جان پیش می روند نمونه این افراد را در زندگیمان کم مشاهده نکرده ایم، هشت سال دفاع مقدس گواه وجود چنین افرادی در دل این سرزمین است.
بزرگانی که الگویشان سرور و سالار شهیدان است امامی که در زیارت اربعین در وصفشان می خوانیم: «و جعلته حُجَة علی خـَلقِک مِنَ الاوصِیاء ؛فـَاَعذَرَ فی الدُعاءِ وَ مَنَحَ النُصح و بَذلَ مُهجَتـَهُ فیکَ لیَستـَنقـِذَ عِبادکَ مِنَ الجَهالةِ وَ حَیرَةِ الضـَلالة » ؛ و او را از جانشینان پیغمبر و حجت خود بر خلق گرداندی، او هم در اتمام حجت بر خلق رفع هر عذر از امت کردند و اندرز و نصیحت امت را با عطوفت و مهربانی انجام دادند و خیرخواهی نمودند و خون پاکش را در راه تو به خاک ریخت تا بندگان را از جهالت، و حسرت و گمراهی نجات دهد» فردی که خیرخواه ترین مردم نسبت به امت بودند و در این راه اعطای جان کردند.
در فرازی که از زیارت اربعین حسینی علیه السلام آمد اشاره شده است به خیرخواهی ایشان و ملاطفت و مهربانیشان در دعوت خلق ، مسلک و روشی که برگرفته از قرآن است چرا که مولایمان امام علی علیه السلام فرموده: بدانید که قرآن خیرخواهى است که خیانت نمىکند، و هدایتگرى است که گمراه نمىنماید، و سخنگویى است که دروغ نمىگوید. احدى با قرآن ننشست جز اینکه به فزونى یا کمى از پیش آن برخاست: فزونى در هدایت، و کم شدن در کوردلى.(نهج البلاغه ترجمه دشتی) اصلی که به جرأت می توان گفت اساس دین است و دین جز خیر خواهی نیست.
خیرخواهی چیست؟
ضد کینه و حسد، خیرخواهی است و آن عبارت است از دوست داشتن و خواستن دوا و بقا خیر و نعمت خدا برای مسلمانان و کراهت از رسیدن شر و بدی به آنها. در اخبار به ارشاد و راهنمایی به آنچه مصلحت،خیر و سعادت آنها در آنست نیز اطلاق شده.(جامع السعادات) پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله می فرمایند: با منزلت ترین مردم نزد خداوند فردی است که در راه خیرخواهی برای خلق بیش از دیگران قدم بر دارد.(هزار حدیث از پیامبر صلی الله علیه،ج1)
و در این میان پیامبران و ائمه معصومین علیهم السلام سردمداران این قافله بوده و هستند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده فرمود : نشانه شخص خـیـرخواه چهار چیز است: به حقّ قضاوت مىکند و از خود به دیگران حقّ مىدهد ، براى مردم همان مىپسندد که براى خود مىپسندد و به (حقّ) هیچ کس دراز دستى نمىکند .
یکی از حقوقی که به گردنمان است اصل خیرخواهی است در اسلام محور عواطف از جنبه خودی گذشته و به مردم رسیده است زیرا قرآن می فرماید شما بهترین مردمی هستید که برای مردم آفریده شده اید. (ال عمران-110)
و باز هم رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: بهترین مردم در نزد خدا مفیدترین آنان برای مردم است(تحف العقول) و اساس این است که انسان از خودخواهی بیرون آید و به نفع مردم کار کند. امام سجاد علیه السلام فرمودند: برای دیگران گام خیر بردار اگر او اهل آن باشد تو بحق دست یافته ای و به جا اقدام کرده ای و اگر او اهل و شایسته آن نیست تو لایق و شایسته آن می باشی. (اخلاق و معاشرت در اسلام،علی قائمی ج1)
هر کس طالب خیر و نعمت برای شخصی باشد در هر خیری که به ایشان برسد شریک است یعنی ثواب او مانند ثواب خیر رسان و انعام کننده است از این رو اگر فردی را به امر خیری ارشاد کنید و وی موفق به اعمال آن گردد شما نیز در ثوابی مانند ثواب عمل خیر او شریکید. و در اخبار ثابت است که هر که در کارهای شایسته به درجه نیکان نرسد ولی آنان را دوست داشته باشد در روز قیامت با ایشان محشور خواهد شد، چنانکه وارد شده است: «ان المرء یحشر مع من احبه» «آدمی با کسی محشور خواهد شد که او را دوست دارد.»(علم اخلاق، مهدی نراقی)
میزان خیرخواهی
شما تا چه اندازه خیرخواه خود و یا حتی عزیزترین کستان هستید؟ جالب است بدانید که میزان خیرخواهی شما نسبت به غیر نیز با این ترازو سنجیده می شود. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم فرمودند: هر یک از شما همان گونه که خیرخواه خود است ، باید خیرخواه برادرش نیز باشد.(منتخب میزان الحکمة /556)
در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است: کسى که مشورت کند با او برادر مومنش و آنچه محض خیرخواهى باشد به عقل خودش، به او نگوید، خداى تعالى، رأى و عقلى که به او داده باشد، از او باز مىگیرد.(منهج الیقین،ص95)
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم فرمودند: هر یک از شما همان گونه که خیرخواه خود است، باید خیرخواه برادرش نیز باشد
انسان خیرخواه نشانه هایی مختص به خویش دارد در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است: نشانه شخص خـیـرخواه چهار چیز است: به حقّ قضاوت مىکند و از خود به دیگران حقّ مىدهد، براى مردم همان مىپسندد که براى خود مىپسندد و به (حقّ) هیچ کس دراز دستى نمىکند .(تحف العقول ص 20)
یکی از حقوقی که در خیرخواهی می بایست مورد توجه قرار گیرد نرمی و لطافت است تا سخنی که در جهت خیر و صلاح فرد به زبان رانده می شود موثر واقع گردد چنانکه در باب حق مشورت آمده است: اگر راى حاضرى برایش دارى در اندرزش بکوش و نظرت را که اگر بجاى او بودى خود بکار مىبستى به او بگو و باید با مهرورزى و نرمش باشد زیرا نرمش هراس بر است و سختگوئى انس برانداز و اگر خود نظرى براى او ندارى و کسى را برایش دارى که به راى او اعتماد دارى و براى خودت مىپسندى دلیلش باش و ارشادش کن بسوى او تا از خیرخواهى نکاهى و از اندرز کم ننهى.(آداب معاشرت،ج1 ص14)
از همین روست که سعدی علیه الرحمه فرمودند:
بنی آدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار/دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی/نشاید که نامت نهند آدمی